Memento

ساخت وبلاگ

به تن تو پیوسته نشد دو دست عاشقم
به سیاهی برگشته قدم قدم دقایقم
به منو این کاشانه بگو بگو که زنده ایم
تو به گوشم افسانه بگو که دل فسرده ایم
شب دیرین شیرین نشود نگهت از یادم نرود
تو دعا کن قلبم برهد که به تلخی پایان بدهد

- چارتار

Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 79 تاريخ : شنبه 27 اسفند 1401 ساعت: 19:05

روز شنبه ست اما من فردا ددلاین دارم و اگر موفق بشم این آخر هفته به کار میگذره. سنبلی که هفته قبل خریدمو گذاشتم کنار لپ تاپ و هر بار که یه نسیمی میوزه بوش میپیچه تو اتاق و سرسمت میشم و انرژی میگیرم برای کار. چت جی پی تی هم کم تاثیر نیست در کمک و انگیزه دادن برای ادامه دادن کارم. بخش بزرگی از انرژیم هم از رویاپردازی تو تابستون و بهار قبلی و پیش رو میگذره. به این فکر میکنم که هفته بعد این موقع دارم میرم فرودگاه و عصرش تو ساحل آفتابی با الف قدم میزنیم و غرق بوسه اش میکنم. با اینهمه افسردگی و زمستون و ریجکت شدن، حتی اگه تو اون لحظه هم باشم برام یه رویای باورنکردنی میمونه. Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 71 تاريخ : شنبه 27 اسفند 1401 ساعت: 19:05

خیلی خیلی غمگینم. خیلی خیلی. Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 24 اسفند 1401 ساعت: 16:15

عمیقا خوشحال میشم وقتی بهش فکر میکنم. تو اوج تاریکی روشنی روزای منه. دلیل زنده موندنمه. تو اوج افسردگی، ناملایمتیا، قر زدنام، گریه هام همیشه حامی ترین بوده. فکر کردن بهش و دیدنش سرپا نگهم داشته. تو این هشت سال کنارش خوشبخت بودم. این روزای دوری تموم میشه زود، میدونم.

Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 76 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 18:01

به خودم قول دادم بعد ارایه فردا یه سیگار جایزه بدم به خودم. Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 81 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 18:01

- بله، چون من به خودم قول داده بودم بعد ارائه سیگار بکشم، درست بعد تموم شدن ارائه سنگین ترین برف امسال باید شروع بشه. - ارائه هم بد نبود. ینی مشکی نداشتم. اما مشکلم جنراله. کلا اینکه تصمیم بگیرم چه مطالبی ارائه بدم برام سخته. مثلا مطالب امروزم میتونست دوتا ارائه جدا باشه. نمیتونم خلاصه کنم. باید همه چی رو بگم انگار. اما بهرحال خوشحالم که تموم شد. یه باری از روی دوشم برداشته شد و انرژی گرفتم. دوست دارم برم پای پنجره و برف رو ببینم. در حال حاضر اما متاسفانه مجبورم پای زوم بمونم تا نیم ساعت دیگه، چون زشت بود سریع لیو بدم. - بعدا این برف، رویاپردازی برای بهار یکم سخته اما من هنوزم از فک کردن به به درخشش نور روی آبی دریا دست برنمیدارم^_^.- جدی جدی میرم یکم زیر برف قدم میزنم. هر چقدرم که از سرما بدم بیاد، کی ممکنه دوباره برف ببینم؟دوست دارم فکر کنم و فکر کنم و ذهنمو خالی کنم. سفید سفید. Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 18:01

در کمتر از 24 ساعت اتفاقات عحیبی افتاد و حل شد. اما حسای جدید منفی ای رو تجربه کردم و از رفتار خودم شرمگینم. خیلی خیلی.اما مثل بچه ها رفتار نکردم فقط ازین بابت خوشحالم. بازم بهم ثابت شد این بشر خود تعریف عشقه. نمیتونم حتی لحظه ای نداشتنشو تصور کنم.

Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 15:06

بعضی وقتا خسته میشم ازینکه بیشتر وقتمو دارم صرف رویاپردازی برای آینده و روز و ماه شماری میکنم که کی این دوره تموم بشه. این باعث میشه کارامو به سختی و با بی انگیزگی تمام انجام بدم. ازین بدم میاد. ازینکه این وضع قراره حداقل یه سال دیگه کش بیاد بدم میاد. میخوام هی به خودم یاداوری کنم که زندگی همش همینه (اوکی شاید برای من این سختترین پارتش باشه)، و سعی کن هر چقدر کوچیک قدم برداری و بپذیری که در این دوره ای. و کاری از دستت برنمیاد که زمان رو عقب و جلو کنی. تا همینجاش هم تلاشتو کردی پس این قدمای اخر رو تنبلی نکن و چون تو همچین آدمی نیستی. یه جوری زندگی و کار کن این چند ماه رو که بعدا پشیمونی بابتش نداشته باشی. سختیا و موقعیتا و آدمای جدید رو بپذیر چون اینا باعث رشدت میشه. Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 69 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 15:06

که یادم بمونه وقتی که تو شبکه‌های اجتماعی میگذرونم هیچی بهم اضافه نمی‌کنه Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 18:32

چقدر خوبه که چندتا آدم امن کنارت باشن. ازونا که نترسی چطوری رفتار کنی، قضاوتت نکن. خودت باشی جلوشون. الف همیشه برای من امن ترین بوده. اما غیر از الف، ن و ح مسلما فعلا اولین ها هستن. وقتی که خیلی اتفاقی بعد از چند ماه ن رو دیدم دقیقا همین حس رو داشتم. انگار نه انگار که چندماهه صحبت نکردیم. من زیاد این حس رو تجربه نکردم. حداقل تا قبل از دانشگاه. همیشه فاصلم رو با آدما حفظ میکردم. چون چیزایی که دوروبرمو گرفته بود دوست نداشتم و دوست نداشتم بقیه متوجه بشن. این منو خیلی گوشه گیر کرد. تو دانشگاه بهتر شد و بعد از آشنا شدن با الف دیدم چقدر این حس قشنگه. حالا دوست دارم غیر از الف چندتا آدم امن دیگه کنارم باشن. حالا نمیترسم ازینکه خودم باشم. م هم هست اما فاصله زیاد نمیذاره این حس رو داشته باشم. شایدم چیزای دیگه، نمیدونم. Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 18:32

قورباغه این هفته ام رو قورت دادم و درفت رو فرستادم برای استاد. یک دقیقه بعد ارسال ایمیل جواب داد! محیط اینجا واقعا استرسیه. این استاده بی وقفه کار میکنه و ساعت 8 شب شنبه داریم ایمیل رد و بدل میکنیم! امیدوارم فردا در آسایش باشم. منظورم از آسایش اینه که به جز جابجایی به خونه بعدی و انتقال دوتا چمدون و دوچرخه و کلی خرت و پرت و خوندن یه مقاله برای گروه مطالعاتی سه شنبه و سوپرمارکت رفتن و آماده کردن غذا برای روزای بعد، کار دیگه ای نداشته باشم! Memento...
ما را در سایت Memento دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6deardiary20s5 بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 18:32